
حسین شریعتمداری طی یادداشتی در کیهان نوشت:
1- چند ماه قبل- 1/3/88- وقتي آقاي مهندس موسوي در نطق انتخاباتي و تلويزيوني خود اعلام كرد «ما وقتي مي توانيم از آرمان فلسطين دفاع كنيم كه خودمان قوي باشيم»! طي يادداشتي در كيهان آورديم كه اين ديدگاه رنگ و بوي صهيونيستي دارد و اين احتمال قوت گرفت كه جبهه اصلاحات قصد دارد از اين طريق براي آمريكا و اسرائيل پيام دوستي بفرستد!
چرا كه ديدگاه اعلام شده از جانب مهندس موسوي با آنچه رژيم صهيونيستي براي مقابله با حمايت جمهوري اسلامي از مقاومت فلسطين تبليغ و ترويج مي كرد، انطباق فراواني داشت و از سوي ديگر، برخي از رفقاي گرمابه و گلستان مهندس موسوي كه ستادهاي انتخاباتي او را اداره مي كردند، نيز پيش از اين در دولت اصلاحات، همين ديدگاه را- به زعم خود- تئوريزه كرده و سخاوتمندانه، از كيسه ملت براي ترويج آن هزينه مي كردند.
در آن هنگام، شماري از دوستان گلايه مي كردند كه كيهان تندروي مي كند و نگاه عوامانه مهندس موسوي را ناشي از 20 سال دوري او از عرصه سياسي و اجتماعي كشور تلقي مي كردند، اما مواضع شناخته شده و بارها اعلام شده مدعيان اصلاحات و روابط پنهان و آشكار تعدادي از سردمداران اين جبهه با محافل و عوامل سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا و اسرائيل- كه اخيراً و بعد از دستگيري به گوشه اي از آن اعتراف كرده اند- ترديدي باقي نمي گذاشت كه اظهارات موسوي فراتر از «خطا»، بلكه «خط» است.
2- اين روزها در آستانه روز جهاني قدس، رسانه ها و محافل غربي هجوم پرحجم و گسترده اي را براي پيشگيري از حضور مردم در راهپيمايي عظيم آن روز تدارك ديده و به ميدان آورده اند. نكته درخور توجه- و البته عبرت انگيز- آن كه «شاه بيت»! اين تبليغات مسموم همان اظهارنظر مهندس موسوي درباره فلسطين است.
رسانه هاي مورد اشاره با بهره گيري از خبرگزاري هاي تحت نفوذ خود، صدها سايت اينترنتي و ده ها شبكه تلويزيوني فارسي زبان، اصرار در القاي اين ديدگاه انحرافي دارند كه «چرا ايران با حمايت از مقاومت فلسطين، براي خود دشمن تراشي مي كند؟!»، «مگر خودمان در داخل كشور كم مشكل داريم كه به حمايت از مردم فلسطين روي آورده ايم؟»، «هزينه حمايت از مقاومت فلسطين را براي حل مشكل جوانان هزينه كنيد» و.... رسانه هاي ياد شده و سردمداران فتنه اخير، ضمن عوامفريبي درباره «حمايت ايران اسلامي از مقاومت فلسطين» به هواداران براي حضور و اخلال در برپايي مراسم روز قدس، اصرار مي ورزند.
3- نگاه مهندس موسوي به مسئله فلسطين، اگرچه آب ريختن به آسياب دشمن است و با توجه به شواهد و اسناد موجود نمي توان باور كرد كه مهندس موسوي به طور تصادفي همان خواست و نظر اسرائيلي ها را مطرح كرده باشد، ولي ديدگاه ايشان ضمن آن كه بسيار عوامانه است براي منافع و امنيت ملي كشورمان خطرناك نيز هست. چرا؟!
4- متاسفانه در پي توهم پراكني دشمنان بيروني و دروني، اين تصور غلط در برخي از اذهان پديد آمده است كه انگار كمك به مقاومت فلسطين و يا حمايت از آنان نوعي «صدقه» است كه از سر دلسوزي داده مي شود و صدقه گيرنده بايد هم رهين منت صدقه دهنده باشد! اين تصور غلط در حالي است كه حمايت از مقاومت فلسطين و كمك به مردم مظلوم آن سامان، كمترين هزينه اي است كه بايد كشورهاي اسلامي براي حفظ امنيت خود بپردازند و اين نكته بديهي تر از آن است كه درك آن دشوار باشد.
5- دو خط آبي در پرچم رژيم صهيونيستي به نشانه «از نيل تا فرات» است. صهيونيست ها اين منطقه وسيع از خاورميانه را «سرزمين موعود»! مي نامند و پنهان نمي كنند كه تسخير كامل اين منطقه و تسلط بر ساير كشورهاي خاورميانه را، به عنوان يك «هدف استراتژيك» دنبال مي كنند و تاريخ 60 ساله منطقه نيز نشان مي دهد كه صهيونيست ها هيچ فرصتي را براي اشغال سرزمين ها از دست نداده اند، بنابراين «مقاومت فلسطين» اولين خاكريز در مقابل صهيونيست هاي وحشي و كودك كش است و مردم فلسطين نه فقط از سرزمين و جان و مال و ناموس خود دفاع مي كنند، بلكه دفاع از ساير ملت هاي مسلمان و سرزمين هاي اسلامي را نيز برعهده دارند.
از اين روي حمايت تمام عيار و همه جانبه مالي، سياسي و تسليحاتي از مقاومت فلسطين، وظيفه قطعي همه كشورهاي اسلامي است و نبايد نوعي صدقه تلقي شود. مگر در دوران جنگ، كسي مي توانست به خاطر كمك به جبهه هاي نبرد، رزمندگان را وامدار خود بداند؟! اين رزمندگان بودند كه بر همه مردم حق داشتند- و دارند- و صدالبته، مردم قدرشناس ما نيز، از ژرفاي دل به آنان عشق مي ورزند و به رزمندگان فلسطيني نيز.
6- ايران اسلامي با تاكيد بر ضرورت محو كامل اسرائيل از جغرافياي سياسي منطقه و ارائه الگوي مبارزه اسلامي، اصلي ترين مانع بلندپروازي آمريكا و اسرائيل در منطقه است و رژيم صهيونيستي پنهان نمي كند كه تمامي توان خود را براي مقابله با ايران اسلامي به كار گرفته و مي گيرد... بنابراين بسيار بديهي است كه دشمن اين دشمن دوست و متحد ما باشد، كه هست.
فقط نيم نگاهي به مواضع آمريكا و اسرائيل به وضوح نشان مي دهد كه آنها حمايت ايران اسلامي از آرمان فلسطين را يكي از عوامل اصلي اقتدار جمهوري اسلامي مي دانند و به شدت درپي مقابله با آن هستند و از قضا دقيقاً همين سخنان آقاي مهندس موسوي را بر زبان دارند كه بايد مانع حمايت جمهوري اسلامي ايران از آرمان هاي فلسطين شد.
اوباما در طرح اخير خود، دست كشيدن جمهوري اسلامي ايران از حمايت آرمان هاي فلسطين را يكي از شرايط اصلي آمريكا و متحدانش براي متوقف كردن تخاصم! دانسته است و به قول فاكس نيوز، ايران را بعد از دست كشيدن از حمايت مردم فلسطين به آساني مي توان منزوي كرد.
همين جا، اشاره به اين نكته نيز ضروري است كه ذلت و زمين گير شدن امروزه صهيونيست ها نتيجه مستقيم پيروي نهضت هاي اسلامي از نسخه مبارزاتي انقلاب اسلامي است كه پيروزي حزب الله در جنگ 33 روزه و غلبه حماس بر صهيونيست ها در جنگ 22 روزه، از جمله آنهاست و به قول يكي از استراتژيست ها اگر مي بينيد صهيونيست هايي كه تا چند سال قبل براي همه كشورهاي منطقه رجز اشغال مي خواندند، امروزه همان ها براي تأمين امنيت به دور خود ديوار مي كشند، بايد از امام خميني(ره) و امام خامنه اي تشكر كنيد.
7- تظاهرات و راهپيمايي روز قدس از آن هنگام كه با ابتكار الهي امام راحلمان(ره) شكل گرفت تا به امروز، همواره يكي از اصلي ترين دغدغه ها و نگراني هاي آمريكا و اسرائيل بوده است و به گواهي شواهد و گزارش هاي موجود از هيچ تلاش و ترفندي براي مقابله با آن چشم نپوشيده اند و امسال با بهره گيري از سران فتنه اخير و همخواني بي كم و كاست آنها با كانون هاي آمريكايي و اسرائيلي، زمينه را براي اخلال در اين حركت عظيم مناسب تشخيص داده اند.
دشمنان بيروني به وضوح مي دانند كه از معدودي فريب خورده و يا مزدور در مقايسه با توده هاي عظيم و ميليوني مردمي كه روز قدس به خيابان ها مي ريزند كاري ساخته نيست، بنابراين كمترين اميدي به ايجاد اخلال جدي در مراسم روز قدس ندارند، بلكه به حضور هرچند اندك فريب خوردگان و مزدوران نيز دل بسته اند با اين اميد كه از طريق ترفندهاي رسانه اي خود «كاه» را «كوه» جلوه دهند.
8- و بالاخره اگرچه درباره روز قدس گفتني هاي ديگري نيز هست كه به موقع بايد گفته شود ولي در اين وجيزه اشاره به اين نكته ضروري است؛ تمامي كساني كه روز قدس با شعار و نشانه هاي تفرقه انگيز در صحنه حاضر مي شوند، چه بدانند و چه ندانند و چه بخواهند و چه نخواهند، مزدور اسرائيل هستند و در اين ميان، آنها كه دانسته آمده اند، در جنايات وحشيانه اسرائيل سهيم مي باشند و آنان كه به فريب آمده اند، اگرچه، جرم كمتري دارند ولي مقابله با آنها ضرورتي اجتناب ناپذير است.
مگر ديوانه ها مصداق «ليس علي المجنون حرج» نيستند؟ ولي اگر ديوانه اي با دشنه قصد كشتن كودك معصومي را داشته باشد، مقابله با او به هر قيمتي كه تمام شود ضروري است، هرچند كه دستگاه قضايي او را به اين علت كه ديوانه است، مجرم نشناسد.